مورچه صفتی
به نام خدای مهربون
میتونم بگم عاشق خدایی هستم که همیشه به ما درس های زندگی رو گوشزد میکنه
داستان
من آدم خیلی سرمایی هستم😷
متولد مردادم و شاید به همین خاطره که از سرما تا این حد بیزارم
البته لاغر هم هستم و سرما سریع به درونم نفوذ میکنه
حالا به این که چرا از سرما بیزار هستم کاری نداریم
من همیشه توی زمستونهای سرد و طاقت فرسا دوست دارم کارهامو پیش بخاری و شوفاژ انجام بدم و مسیرهایی که باید برمو با ماشین شخصی برم (که البته تا امروز نداشتم)
و خلاصشو بگم چنین چیزهایی که من میخوام فراهم نیست
پیش خودم میگم بزار یکم هوا که گرمتر شد ،بزار وقتی هوا بهاری شد....جون میده بزنی بیرون شاد و سنگول بپردازی به کارات
...
شاید خیلی از کسبه اکثر ماه ها رو با تموم وجود کار نکنند
چرا که امیدوارانه به نزدیک شدن اسفند نگاه میکنن تا رونق بازار سهم اون ها هم بشه و جبران کم کاری ها رو بکنه
درست میگم؟
شاید تو هم همینطوری
شبیه مورچه ها منتظریم هوا گرم بشه....منتظریم شب عید بشه
البته باز هم صدرحمت به کسایی که شبیه مورچه هاند...بعضی ها زمستونو تابستون درحال رفع خستگی های ناشی از کار نکردن هاشون هستند😐😞
بازم کاری به این کارا نداریم
شخص شخیص بنده از روز های سردی که میگذشت بیزار بودم و منتظر فرارسیدن گرما
که زمانه اونطوری که من و دیگر دوستان مورچه صفت تصور میکردیم پیش نرفت و کروناویروس به روی سن تشریف آوردن👏
و بنابراین باعث شدن نماز جمعه هام برگزار نشه😦
و بازار های پر تردد شب عید کساد بشنو
کسبه بهت زده و گاها عصبانی
درسی که من از این قسمت از زندگیم گرفتم این بود که ما باید فراتر از مورچه ها باشیم...ما باید در تموم فصول سال قبراق و سرزنده کارمون رو انجام بدیم و منتظر شرایط بهتر نشیم
چون ممکن است واقعیت هایی پیش بیاد که شرایط رو به کلی تغییر بده
دوست من تو هم از درسی ک من گرفتم استفاده کن و فراتر از مورچه باش
ممنون از وبلاگ خوبتون